امروز: پنجشنبه 9 فروردین 1403
دسته بندی محصولات
بخش همکاران
بلوک کد اختصاصی

بررسی غزوات پیامبر اسلام

بررسی غزوات پیامبر اسلام دسته: معارف اسلامی
بازدید: 8 بار
فرمت فایل: doc
حجم فایل: 16 کیلوبایت
تعداد صفحات فایل: 23

شكوه قدرت‏ روزى به پیامبر خبر رسید كه یكى از كاروانهاى تجارى قریش از آن‏حدود عبور مى‏كند پیامبر به قصد حمله به كاروان و تصرف آن از شهربیرون آمد از طرفى خبر حركت پیامبر به كاروانیان رسید و آنان نیز به‏طریقى این خبر را به مكّه رساندند و مكّیان را هشدار دادند كه اموالشان‏در معرض خطر قرار گرفته است مكّیان هم كه از دادن جان براى حفظ اموالشان دریغ نداشت

قیمت فایل فقط 15,600 تومان

خرید

غزوات پیامبر اسلام

1- نبرد بدر

شكوه قدرت‏ روزى به پیامبر خبر رسید كه یكى از كاروانهاى تجارى قریش از آن‏حدود عبور مى‏كند. پیامبر به قصد حمله به كاروان و تصرف آن از شهربیرون آمد. از طرفى خبر حركت پیامبر به كاروانیان رسید و آنان نیز به‏طریقى این خبر را به مكّه رساندند و مكّیان را هشدار دادند كه اموالشان‏در معرض خطر قرار گرفته است. مكّیان هم كه از دادن جان براى حفظ اموالشان دریغ نداشتند چون این خبر را شنیدند، شتابان به سوى مدینه‏حركت كردند.

ریاست این كاروان با ابوسفیان بود. وى از راه اصلى خارج شد و به‏بیراهه زد و از كناره‏هاى ساحل دریاى سرخ به دور از چشم پیامبر و یاران‏مسلحش به حركت خود ادامه داد و بدین وسیله از حمله مسلمانان به‏كاروان رهایى یافت.

كفار قریش با آنكه از نجات كاروان تجارى خود آگاه شدند، همچنان‏به سوى مدینه حركت مى‏كردند و به خود اجازه نمى‏دادند پیش از سركوب‏مسلمانان وشكستن ابهّت آنان، به مكّه بازگردند. پیامبر به قصد تصرف كاروان قریش به سوى مكّه حركت مى‏كردوقریش به قصد سركوب مسلمانان به طرف مدینه مى‏آمد. درهمین حال‏این دو سپاه در سر چاهى موسوم به "بدر" با یكدیگر روبه‏رو شدند. پیامبر خود را براى جنگ به معناى واقعى، آماده نكرده بود، ولى قصدداشت بر اموال تجارى قریش دست یابد. امّا با این وجود، وى بازگشت‏به مدینه را شكست تلقى مى‏كرد؛ وبراى آنكه مبادا كفّار، با این كار طمع‏نابودى مسلمانان را درسر بپرورانند، به خود اجازه عقب‏نشینى‏وبازگشت نداد. این نخستین میدانى بود كه مسلمانان در تاریخ جدید خود، در آن‏دست وپنجه نرم مى‏كردند. این جنگ در سال دوّم هجرى روى داد. شمار نیروى كفار از مرز 950 تن مى‏گذشت درحالى كه تعداد مسلمانان‏تنها به 313 تن مى‏رسید. با همه این احوال، مسلمانان با پیروزى تمام‏این نبرد را به پایان رساندند وخسارتهاى فراوانى به دشمن وارد آوردندوبا عنایت خداوند آنها را تار و مار كردند.

تاكتیك جنگ در جزیرةالعرب بدین‏گونه بود كه نخست دو نفر درمیدانى كه هر دو گروه متخاصم نظاره‏گر آن بودند، به نبرد مى‏پرداختند.

زمانى كه پهلوانان كشته مى‏شدند، یك فرد یا یك جبهه به جبهه دشمن‏هجوم مى‏برد واین‏كار تا آنجا دنبال مى‏شد كه‏یكى‏از دو گروه تارومار شود. با این حال پیامبر در جنگ بدر شیوه جدیدى را به اجرا گذارد. وى مثلثهاى جنگى را ترتیب داد كه در نوع خود بى‏نضیر بودند. آن‏حضرت دستور داد صفوف مسلمانان به شكل مثلثى بزرگ آرایش‏یابد به شرطى كه پشت هر فرد به طرف داخل مثلث، یعنى به طرف دیگرافراد مثلث، وصورت او رو به خارج مثلث یعنى به طرف كفار باشد.

خداوند نیز با سپاهیانى از ملائكه، كه آنان را براى یارى پیامبرفرستاده بود، آن‏حضرت را یارى داد. سپاه كفار پس از آن كه پهلوانانشان به دست نیرومند حضرت على علیه السلام‏از پاى درآمدند، راه گریز در پیش گرفتند و فرار را بر قرار ترجیح دادند. سرانجام این جنگ با هفتاد كشته از سپاه كفار، كه اكثر آنان از سران‏ودلاوران بودند، و چهارده شهید از سپاه اسلام، هشت شهید از انصاروشش شهید از مهاجران، پایان یافت(11). توطئه نافرجام‏ این نبرد خونین، باب جنگهاى دیگر را به روى پیامبر كه خود بادلیرى ونیرومندى و استقامت آنها را رهبرى مى‏كرد گشود. درحالى كه‏این جنگ قریش را درپى انتقام و خونخواهى از كشته‏هایش‏برمى‏انگیخت، مسلمانان را به یارى خداوند مطمئن مى‏كرد و به آنان نیرومى‏بخشید، تا در برابر هر هجومى، از هر نوع كه باشد، پایدارى‏واستقامت ورزند.

شكست قریش در این جنگ موجب شد، كه آنان در اندیشه توطئه‏وحیله بر ضد پیامبر باشند. به همین منظور آنان یكى‏از پهلوانان ودلیران‏خود را به مدینه فرستادند تا پیامبر را بفریبد و او را بكشد. امّا خداوند،این نقشه را نقش بر آب كرد. وقتى وى نزد پیامبر آمد، وآن‏حضرت با اوبه گفتگو نشست، وى را از توطئه‏اى كه در سر داشت مفصلاً آگاه ساخت. این پهلوان قریش "عمیر بن وهب" نام داشت، او اسلام آورد و به مكّه‏بازگشت و فعالانه به تبلیغ اسلام همّت گماشت و بدین‏گونه توطئه‏مكارانه قریش خنثى شد. غزوه سویق‏ قریش دسیسه بى‏فایده دیگرى را به اجرا گذاشت. گروهى از آنان كه‏شمارشان به دویست نفر مى‏رسید، به فرماندهى ابوسفیان، شبانه بر مردم‏مدینه شبیخون زده دو تن از آنان را كشتند. چون سپاه اسلام به رهبرى پیامبر، آنها را تعقیب كردند كفار تاب‏ایستادگى نیافتند واز میدان گریختند وبراى آن كه بتوانند با راحتى وسبكى‏بیشتر بگریزند قسمتى از وسایل خود را بر جاى نهادند و خود فرار كردند. این جنگ به "غزوه سویق" شهرت یافت.زیرا مسلمانان در این جنگ‏مقدار فراوانى از خوراك سویق كه توشه كفار بود، به غنیمت گرفتند.

2- نبرد اُحُد

این بار نیز ابوسفیان فرماندهى قریش را برعهده و پرچم كفر را به‏دست گرفت. و پنج هزار مرد جنگى در زیر آن جمع كرد و به طرف مدینه‏در حركت شد. وقتى سپاه ابوسفیان به كوه احد در چند كیلومترى مدینه‏رسید، پیامبر با لشكرى كه شمار آن از ششصد تن بیشتر نمى‏شد، به‏رویارویى وى شتافت.پیامبر در این نبرد، نقشه خیره كننده‏اى كشید. وى از كوه اُحُد به عنوان تكیه‏گاهى براى سپاهش استفاده برد و برشكافهاى كوه كه در پشت سرش قرار داشت، گروهى مسلح را به‏فرماندهى "عبداللَّه" گماشت و به آنان فرمود كه چه مسلمانان پیروزشوند، و یا شكست بخورند، نباید موقعیت خود را رها كنند.آنگاه‏فرمان داد مسلمانان یكپارچه بر كفار یورش برند. كفار، كه تا آن هنگام‏با هجوم یكپارچه برخورد نكرده بودند، پس از مدتى نبرد خونبار تارومار شدند، و مسلمانان بر غنایم فراوانى دست یافتند. كسانى كه پشت‏سر سپاه در شكاف كوه به نگهبانى مشغول بودند، دیدند كه همرزمانشان‏در جمع غنایم از آنان پیش افتاده‏اند. از این رو آنان نیز به قصد جمع‏غنیمت موقعیت حساس خود را رها كردند، و به جمع غنایم پرداختند. هر چقدر كه "عبداللَّه" آنان را از این كار منع كرد، مؤثر نیفتاد. وقتى كفار به رهبرى خالد بن ولید وضع نگهبانان تنگه را چنین دیدند ازپشت سپاه مسلمانان، بر آنان حمله بردند و ما بقى یاران "عبداللَّه" را ازپاى درآوردند وپس از آن بر مسلمانان تاختند و به كافرانى كه از صحنه‏نبرد گریخته بودند، بانگ بازگشت سردادند.

لشكر قریش، مسلمانان رادر محاصره خود گرفتند. شمار فراوانى از مسلمانان از عرصه نبردگریختند واین درحالى بود كه مسلمانانى كه از میدان فرار نكردند، مثل‏پیامبر وعلى‏علیه السلام وعده دیگر از مسلمانان فداكار، از این موقعیت‏بهره‏بردارى كردند.

سرانجام حضرت على‏علیه السلام ده تن از پرچمداران سپاه‏كفر را به هلاكت رساند، تا جایى كه پرچم كفار بر زمین افتاد، و انها باخوارى، راه گریز در پیش گرفتند.

پس از این، مسلمانان غنایم زیادى به چنگ آوردند، اگرچه در این‏جنگ خسارتهاى جبران‏ناپذیرى نیز متوجه مسلمانان شد همچون‏شهادت حمزه بن عبدالمطلب پهلوان و دلیرمردى كه پس از پیامبروعلى‏علیه السلام، سوّمین فرمانده سپاه اسلام به شمار مى‏رفت. پیامبر اسلام‏پس از شهادت حمزه وى را "سیّدالشهداء" نامید.

تعقیب دشمن‏ ابوسفیان باقیمانده سپاه خود را در محلى بین مكّه و مدینه جمع كرد.
پیامبر با آنكه خسارتهاى جنگى سنگینى را متحمل شده بود، و یارانش‏نیز دشواریهاى فراوانى را تحمل كرده بودند، به‏تعقیب ابوسفیان پرداخت.پیامبر به مكانى به نام "روحاء" رسید و چون به ابوسفیان دست‏یافت وى از هیبت آن‏حضرت دچار ترس و بیم شد و به مكّه گریخت. این حركت پیامبر به انگیزه كسب قدرت و روحیه، آن هم پس ازشكست اُحُد، و نیز بازگرداندن موقعیت و ارج سپاه اسلام در دل كفار ازاهمیت فراوانى برخوردار بود. فرار پس از مدتى ابوسفیان هزار مرد جنگى گرد آورده همراه با آنان به‏سوى مدینه حركت كرد. چون پیامبر این گزارش را دریافت كرد از مدینه‏خارج شد تا به "بدر" رسید. امّا كفار كه از آمدن پیامبر اطلاع یافته بودند، گریختند. بعد از این‏نبرد، جنگ دیگرى میان پیامبر و قریش به وقوع نپیوست مگر جنگ‏خندق كه در آن قریش با عده‏اى دیگر از غیر قریش برضد اسلام باهم‏متّحد شدند.

جنگ احزاب‏ فرماندهى جنگ خندق را ابوسفیان به عنوان فرمانده نیروهاى عرب‏در مكّه به عهده گرفت. وى قریش و اعراب را جمع كرد و با برخى ازیهودیان مدینه پیمان بست، و براى سركوب مسلمانان دست به كار شد.

جنگهایى كه مسلمانان در زمان حیات پیامبر در آن شركت مى‏جستندبه سه دسته تقسیم مى‏شدند. نوع اوّل جنگهایى بودند كه میان آنان‏وقریش درمى‏گرفت و نوع دوّم جنگهایى كه میان آنان و یهودیان رخ‏مى‏داد و نوع سوّم جنگهایى بود كه بین مسلمانان و سایر اعراب كه مانع ازپیشرفت و انتشار اسلام بودند، اتفاق مى‏افتاد. در جنگ خندق، هر سه نوع این جنگها به وقوع پیوست از این روبدان جنگ "احزاب" هم گفته مى‏شود.

زیرا قریش با "بنى سلیم"و"اسد" و "فزاره" و "اشجع" و "غطفان" و با "بنى قریظه" و برخى‏از یهودیان مدینه براى جنگ با پیامبر هم پیمان شدند. نظر مسلمانان بر این قرار گرفت كه در مدینه بمانند و بین خود واحزاب )دشمنانشان( خندقى حفر كنند. لشكر دشمنان همچون سیلى خروشنده و ویرانگرى كه كوه و دشت رافرا مى‏گیرد به مدینه رسید. چون چشمشان به "خندق" خورد گفتند: این‏حیله‏اى تازه‏اى است. دو تن از دلاوران آنان به نامهاى عمرو بن عبدودّ وعكرمة بن ابوجهل از خندق گذشتند و میان خندق و مسلمانان ایستادندو فریاد مبارزخواهى سردادند.

على علیه السلام به سوى شجاع‏ترین دلاور عرب‏در زمان خود، یعنى عمرو، رفت و او را بكشت. با مرگ عمرو، ترس‏وبیم در سپاه كفر حكمفرما شد. هر دو سپاه به سوى یكدیگر تیرانداختند. سپاه كفار بیش از بیست روز در پشت خندق اردو زدند، امّاسرانجام با خوارى و سرافكندگى پس از تحمل خسارتهاى معنوى و مادى‏فراوان به دیار خود بازگشتند.

آوازه استقامت و پیروزى مسلمانان در برابر سپاه بى‏شمار كفر، درسرتاسر جزیرةالعرب پیچید. در این جنگ تعداد سپاهیان اسلام از سه‏هزار نفر تجاوز نمى‏كرد، درحالى كه افراد سپاه كفار به دهها هزار تن بالغ‏مى‏شد. امّا با این همه پیروزى در این جنگ سرانجام نصیب سپاه اسلام‏شد. با پایان غزوه خندق، سلسله بزرگى از جنگهاى پیامبر با قریش خاتمه‏یافت. و بعد از این هیچ جنگ دیگرى میان پیامبر و قریش روى نداد،مگر فتح مكّه كه آن هم در واقع پیروزى نهایى مسلمانان بر كفار بود نه‏جنگ و خونریزى. در اینجا دو سلسله دیگر از جنگهاى اسلامى باقى مى‏ماند، نخست:جنگ مسلمانان با یهود و دوّم جنگهاى آنان با قبایل دیگر عربى.

قیمت فایل فقط 15,600 تومان

خرید

برچسب ها : بررسی غزوات پیامبر اسلام , نبرد بدر , نبرد احد

نظرات کاربران در مورد این کالا
تا کنون هیچ نظری درباره این کالا ثبت نگردیده است.
ارسال نظر