امروز: پنجشنبه 9 فروردین 1403
دسته بندی محصولات
بخش همکاران
بلوک کد اختصاصی

بررسی مفهوم دیه (جبران خسارت) در حقوق جزایی جمهوری اسلامی ایران

بررسی مفهوم دیه (جبران خسارت) در حقوق جزایی جمهوری اسلامی ایران دسته: حقوق
بازدید: 9 بار
فرمت فایل: doc
حجم فایل: 100 کیلوبایت
تعداد صفحات فایل: 171

حقوق علم زندگی اجتماعی انسانی است در قرون اخیر افراد در تلاش بوده‌اند تا با ایجاد ضوابط و مقررات در زندگی اجتماعی و گروهی خود در قالب قرارداد اجتماعی به این رویه نظم و سامان بخشند در این میان عناصری از گذشته‌های دور و ورود آنها به زندگی مدرن امروزی باعث ایجاد تحولات و نگاه‌های جدیدی در عرصه مسائل حقوقی و اجتماعی شده است دیه (خونبها) نیز یكی از همی

قیمت فایل فقط 35,100 تومان

خرید

مقدمه

الف) بیان موضوع و انگیزه انتخاب آن

ب) سوالات

ج) فرضیات

د) سابقة پژوهش

ه) روش تحقیق

و) محدودیت‌ها

ز ) خلاصه و چكیده

ح) عبارات اختصاری

بخش اول: دیه (تعاریف و مفاهیم و سابقه پیدایش)

فصل اول: تعریف دیه

مبحث اول: معنای لغوی دیه

مبحث دوم: معنای اصطلاحی دیه

گفتار اول: مفهوم فقهی دیه

گفتار دوم: مفهوم حقوقی دیه

گفتار سوم: مفهوم قانونی دیه

فصل دوم: سابقة پیدایش دیه

مبحث اول: سابقة پیدایش دیه درجهان   

مبحث دوم: سابقة پیدایش دیه در اسلام

بخش دوم: حقوق جزای ایران

فصل اول: قبل از انقلاب اسلامی

مبحث اول: از آغاز تا انقلاب مشروطه

مبحث دوم: از انقلاب مشروطه تا پیروزی انقلاب اسلامی

فصل دوم: بعد از انقلاب اسلامی

مبحث اول: حاكمیت قانون راجع به مجازات اسلامی 1361

مبحث دوم: حاكمیت قانون مجازات اسلامی 1370

بخش سوم: پرداخت دیه در حقوق جزایی (جمهوری اسلامی) ایران

فصل اول: در قانون ایران

فصل دوم: كاربرد حقوقی دیه

مبحث اول: مجازات (جنبه كیفری) دیه

مبحث دوم: جبران خسارت

مبحث سوم: دیه از نظر سیاست كیفری ایران در حال حاضر

گفتار اول: قانونگذار 

الف) مجازات مالی

ب) جبران خسارت

گفتار دوم: ماهیت تركیبی (خاص) دیه

گفتار سوم: انعكاس ماهیت حقوقی دیه در آرای قضایی ایران

مبحث چهارم: خسارات زاید بر دیه

فصل سوم: مسئول پرداخت و مهلت پرداخت دیه

مبحث اول: جانی       

مبحث دوم: ضمان عاقله     

مبحث سوم: دولت (بیت‌المال)

مبحث چهارم: مهلت پرداخت دیه

نتیجه‌گیری

پیشنهادات

فهرست منابع و مآخذ


مقدمه

الف) بیان موضوع و انگیزه انتخاب آن

حقوق علم زندگی اجتماعی انسانی است. در قرون اخیر افراد در تلاش بوده‌اند تا با ایجاد ضوابط و مقررات در زندگی اجتماعی و گروهی خود در قالب قرارداد اجتماعی به این رویه نظم و سامان بخشند. در این میان عناصری از گذشته‌های دور و ورود آنها به زندگی مدرن امروزی باعث ایجاد تحولات و نگاه‌های جدیدی در عرصه مسائل حقوقی و اجتماعی شده است. دیه (خونبها) نیز یكی از همین موضوعات است. بررسی و دقت در سابقه‌ی اقوام و تمدن‌های بشری گوناگون نشاندهنده‌ی این مطلب است كه پرداخت غرامت از سوی جانی به عنوان مجازات یا جبران خسارت دارای سابقه‌ای طولانی و دراز به قدمت عمر بشر است. این روند كم‌كم با گذشت زمان و ورود عناصر و اجزای تازه وارد مرحله‌ای جدید شد. در دین اسلام كه دین رسمی حكومت جمهوری اسلامی ایران است این نهاد با صراحت و تأكید مورد قبول قرار گرفت و این نشان می‌دهد كه دیه از احكام امضایی اسلام است كه در واقع در راستای ایجاد صلح و صفا در میان خانواده‌ها و قبایل عرب كه از نظر مسائل اجتماعی در سطح بسیار پایین قرار داشتند به وجود آمد و توسط اسلام تأیید شد. این اختلافات به حدی شدید بود كه موجب بروز جنگ در میان قبایل عرب می‌شد و گاه تا سالیان دراز ادامه می‌یافت. به همین دلیل می‌بینیم كه واژه «ثار» (خونخواهی) واژه‌ای مقدس و قابل احترام نزد اعراب جاهلیت بوده است. دیه اساساً برای همه اشخاص یكسان نبوده است و برحسب شأن و مقام و منزلت مقتول متفاوت بوده است. با ظهور اسلام در جزیره‌العرب و گسترش نفوذ اسلام در این منطقه و مناطق اطراف مفاهیم و اعتقادات و مبانی حقوق اسلام كم‌كم در جوامع اطراف گسترش و رشد و اشاعه یافت و آنها یگانه راه سعادت خود را در اجرای احكام دین اسلام می‌دیدند.

با گذشت زمان و نفوذ اندیشه‌های جدید حقوقی مردم هم در راستای ایجاد یك سیستم حقوقی منظم و با ثبات سعی در ایجاد یك جامعه متشكل و مترقی در قالب‌های جدید و منطبق با تحولات روز بودند و از آنجا كه انسان موجودی فطرتاً اجتماعی است با تشكیل اجتماعات تلاش داشت تا این نیاز خود را برطرف سازد كه مستلزم ایجاد نظم و حكومت قانون و وضع قوانین و مقررات است تا بدین وسیله قوام و ثبات جامعه حفظ شده و زمینه امنیت فردی و اجتماعی به وجود آید. برهمین اساس قوانین حاكم بر هر جامعه محدودیت‌هایی برای افراد خود و در برابر تجاوز و تعدی بر این محدودیت‌ها واكنشی را در نظر گرفته است؛ بدین صورت حقوق جزا به وجود آمد. در ایران هم با توجه به سابقه وجود اسلام و اهمیت آن در نزد مردم و اجرای آن در جامعه، این امر تجلی یافت و با پیروزی انقلاب اسلامی و حاكمیت قوانین اسلامی محرز و مسلم شد. در میان احكام اسلام، احكام جزایی آن از اهمیت بسیاری برخوردار است چرا كه امروزه به رقیبی برای حقوق غیر آن تبدیل شده است. دیه نیز یكی از این احكام است. نویسنده این اثر علمی تلاش فراوان دارد تا با بررسی و مطالعه سیر تاریخی و وجودی دیه درجهان و اسلام به مطالعه وضعیت این تأسیس حقوقی در حقوق جزای ایران پرداخته تا بتواند نهاد دیه را كه از دیرباز در فقه جایگاه داشته است و باب مهمی را در قانون مجازات اسلامی بخود اختصاص داده است مورد بررسی و دقت قرار دهد و بتواند براساس نتایج علمی و آراء و نظریات حقوقی در تبیین و شناخت این تأسیس اسلامی موفق بوده و بتواند راه‌حلی برای این موضوع كه بیابد و بتواند این نكته را ثابت كند كه حقوق جزایی اسلام دارای ایده‌ها و نكات مهم در برابری و رقابت با حقوق غیرآن است.

ب) سؤالات

1ـ دیه چیست؟

2ـ سابقه دیه در جهان چگونه است؟

3ـ دیه در دین اسلام و حقوق اسلامی چه جایگاهی دارد؟

4ـ آیا دیه در حقوق اسلام یك حكم تأسیسی است؟

5ـ مقادیر دیه چیست؟

6ـ آیا انواع دیات هم امروزه دارای كاربرد است؟

7ـ حقوق ایران چه نگاهی به این تأسیس اسلام دارد؟

8ـ عملكرد قضایی حقوق جزای ایران نسبت به این تأسیس اسلامی چگونه است؟

9ـ آیا می‌تواند جنبه دوگانه داشته باشد؟

10ـ آیا دیه صرفاً یك تأسیس یك بعدی است؟

11ـ آیا جانی نسبت به ضرر و زیان مازاد بر دیه مسئولیت دارد؟

ج) فرضیات

در این مورد با توجه به اینكه دیه در سیر تاریخ و پیدایش خوددارای كاربردهای دوگانه خسارت و مجازات بوده است و از آنجایی كه حیطه بحث ما حقوق ایران است این فرضیات مطرح است:

1)           دیه دارای ماهیت حقوقی است.

2)           دیه در حقوق ایران یك مجازات است.

3)           دیه برای جانی یك وجهه كیفری دارد.

4)           دیه می تواند جنبه دوگانه داشته باشد.

5)           جانی نسبت به ضرر و زیان مازاد بر دیه مسئولیت دارد.

6)           مقادیر دیه امروزه قابل تبدیل و تقدیم به پول است.

7)  اسلام در جهت راحتی پیروان خود و سایرین قابلیت تبدیل دیه به پول رایج را پیش‌بینی كرده است.

د) سابقه‌ی پژوهش

در این خصوص باید گفت در این پژوهش علمی بر خلاف سایرین  سعی شد تا این تأسیس حقوقی بیشتر از دیدگاه حقوقی و عملی مورد مطالعه قرار گیرد و جنبه های گوناگون عارض بر آن مانند خسارات اضافه وارد بر مجنی علیه كه در كمتر اثری به آن پرداخته شده است مورد دقت و كنكاش قرار گیرد تا بتوانید راه حل عملی برای مشكلات موجود در این زمینه ارائه دهد.

هـ) روش تحقیق

در این تحقیق به روش كتابخانه ای از نظرات تمام حقوقدانان و فقها بخصوص فقهای امامیه استفاده می‌شود و تلاش فراوان شده است با مطالعه نظرات و دیدگاه‌های متنوع آنان و استدلال و دیدگاه‌های حقوقی نویسنده پایان‌نامه در این قضیه مطالب به نحو صریح و واضح و حقوقی بیان شود و از آنجایی كه در این میان حقوق جزایی ایران مبنای كار واقع شده است تلاش گردید تا با استفاده از نظرات و آراء قضایی و حقوقی و دیوان عالی كشور در زمینه كاربردی هم این تأسیس حقوقی مورد دقت و كنكاش قرار گیرد تا عمق آن بیشتر برای خواننده مشخص شود.

و) محدودیت‌ها

در این حیطه با وجود همكاری خوب بخش اداری دانشگاه كارها بخوبی پیشرفت داشت و نویسنده پایان‌نامه تلاش فراوان كرد تا با استفاده از سایر راه‌های ممكن به منابع و مآخذ دسترسی كامل داشته باشد و بتواند اثر علمی به یادماندنی تقدیم آیندگان كند.

ز) خلاصه و چكیده

دلیل كار بر روی این موضوع و تحلیل و بررسی جنبه های آن از این امر نشأت می گیرد كه هنوز هم در نظام حقوقی جمهوری اسلامی ایران هیچ گونه وحدت نظر و توافقی در مورد جنبة كیفری یا مدنی دیه وجود ندارد و این مطلب نه تنها در سطح حقوقی بلكه در سطح رویه قضایی و دادگاهها نمود عملی و عینی دارد . اگر نگاهی به سابقة دیه و پیدایش آن بیندازیم متوجه می شویم كه این تأسیس حقوقی در جهت جبران خسارت وارده به مجنی علیه و یا اولیای وی بوده است و در واقع ما به ازاء خون ریخته شده مقتول است و بیشتر جنبه خصوصی داشت ولی با تشكیل حكومتها این وضعیت از دیه گرفته شد و سعی شد تا رنگی از مجازات هم به این تأسیس حقوقی داده شود بدین ترتیب مشخص شد كه دیه در واقع ماهیت تركیبی و دو وجهی دارد یعنی از یك سو جانی باید آن را جهت جبران خون ریخته شده مقتول یا مجنی علیه پرداخت كند و از سوی دیگر كیفر است كه بر جانی وضع شده و در مورد او باید به اجرا گذاشته شود . این مطلب موضعی است كه حقوق جزای جمهوری اسلامی ایران آن را مورد قبول قرار داده است . از طرفی حقوق كنونی ایران با استفاده از فقه پویای اسلامی به این موضوع رسیده است كه جانی نسبت به ضررو زیان مازاد بر دیه كه بر مجنی علیه وارد شده است مسئولیت دارد و باید آن را جبران كند و در نظر گرفت كه عدم پذیرش خسارات و ضرروزیان مازاد بر دیه نشاندهندة عدم توجه به واقعیات جامعه و برقراری عدالت است و در نهایت این نكته را به اثبات رساند كه مقادیر تعیین شده عیون ششگانه دیات می تواند  در جهت جبران ضررو زیان وارد به مجنی علیه به صورت پول رایج هر كشور اسلامی درآید تا بدین ترتیب تطبیق احكام دین با مقتضیات زمان و مكان محقق شود .

این پایان‌نامه در سه بخش (با مقدمه و با نتیجه‌گیری و پیشنهادات) ارائه شده است.


ح) عبارات اختصاری

1ـ ق.ر.م.ا………………….قانون راجع به مجازات اسلامی 1361

2ـ ق.م.ا………………….قانون مجازات اسلامی 1370 و 1375

3ـ ق.م.م………………….قانون مسئولیت مدنی 1339

4ـ ق.ا.ج.ا.ا………………….قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران

5ـ هـ .ع.د.ك………………….هیات عمومی دیوانعالی كشور

6ـ ق.م………………….قانون مدنی

7ـ ق.م.ع 1304………………….قانون مجازات عمومی 1304

8ـ ق.م.ع 1352………………….قانون مجازات عمومی 1352

9ـ هـ .ش………………….هجری شمسی

10ـ هـ .ق………………….هجری قمری

11ـ م………………….میلادی

12ـ ق.ا.م………………….قانون اساسی مشروطه 1276 هـ .ش

13ـ ق.ا.د.ك.د.ع.ا…………….قانون آئین دادرسی كیفری دادگاه‌های عمومی و انقلاب 1378

14ـ ق.آ.د.ك………………….قانون آئین دادرسی كیفری 1290


بخش اول: دیه (تعاریف و مفاهیم و سابقة پیدایش)

فصل اول: تعریف دیه

برای درك و شناخت دقیق مفهوم دیه ابتدا آن را از نظر لغوی و سپس از نظر اصطلاحی مورد مطالعه و تعریف قرار می دهیم .

مبحث اول: معنای لغوی

در ابتدا معنای لغوی دیه را مورد بررسی قرار می دهیم.

دیه از ریشه «ودی» به معنی راندن و ردكردن است كه حرف «واو» از اول كلمه حذف شده است و حرف «ها» در آخر كلمه جای گرفته است. دیه را عقل هم معنی كرده‌اند زیرا از معانی عقل، منع است و نهی و دیه مانع جرأت بر ارتكاب جنایت می‌گردد. مراد از دیه شرعاً «ودی» می‌باشد. ودی معانی گوناگون دارد مانند جاری شدن چیزی و نابودی و هلاكت ولی هرگاه به صورت دیه استعمال شود معنای خونبها را می‌دهد. در فارسی هم همین كلمه اخیر بجای كلمه‌ی دیه استفاده می‌شود. در این باره عده‌ای عقیده دارند كه دیه به كسر، حق كشته شده‌ها به جای داد. جمع دیه هم دیات است. محققی در این زمینه می‌گوید:

«دیه كسر دال به معنای حق قتل است و جمع آن دیات است كه در اصل ودی مثل وعده بوده است كه «واو» آن حذف و «هاء» به جای آن قرار داده شده است»[1].

از آنجایی كه قتل و جنایت غالباً توأم با جاری شدن خون و خونریزی بوده است و خونریزی هم منجر به هلاكت و مرگ می‌گردد بنابراین معنای دیه با معنای ریشه‌ی آن «ودی» متناسب است. نظیر همین مفهوم را دیگر فقها مانند جوهری در صحاح‌اللغه آورده‌اند.

در فرهنگ‌های لغت فارسی نیز تعاریف و مضامین مشابهی از دیه شده است مثلاً دیه مالی است كه بدل نفس مقتول به ولی او داده می‌شود و از باب تسمیه به مصدر است و گاه گفته می‌شود به بدل اعضاء مثل دست یا پا و آن را ارش می‌گویند البته ارش به بدل نفس هم گفته می‌شود. به فارسی هم آن را خونبها گویند و عوام آن را پول خون می‌گویند[2]. در جای دیگری در تعریف دیه آمده است:

«مالی كه قاتل یا خانواده‌ی او به مقتول می‌پردازند، خونبها»[3].

همانطور كه گفته شد در زبان عربی كلمه عقل به جای دیه به كار رفته است ولی اشاره كردیم كه عقل به معنی منع و نهی است. در توجیه استفاده از این تأسیس به جای دیه گفته شده است چون هنگام تحویل شتران به اولیای دم زانوی آنها را می‌بستند یا بدین جهت كه پرداخت دیه موجب بستن دهان اولیای دم و منع آنان از سرزنش است یا به این دلیل كه پرداخت دیه مانع انتقام‌جویی و خونخواهی عشیره مقتول است به آن عُقل گفته می‌شود.

راغب اصفهانی در مفردات در مورد عقل اینگونه نظر دارد:

«اصل العقل الامساك و الاستمساك عقل بعیر بالعقال»[4]. عقل اصلاً به معنی منع و بازدارنده است و قاتل را از ارتكاب قتل منع می‌كند و یا به معنی بستن شتر در مقابل خانه ولی دم است كه عقال می‌نامند.

نظر دیگر در توجیه وجود عقل به جای دیه این است كه چون در ابتدا شتران را زانو بسته به عنوان دیه تحویل اولیای دم می‌دادند بر اثر كثرت استعمال عقل جایگزین دیه شده به صورتی كه پس از جایگزینی درهم و دینار باز گفته می‌شد:

عقلت المقتول. این مطلب در حالی است كه در این زمان دینار و درهم به عنوان دیه تعیین شده است.

یكی دیگر از فقها در این باره می‌گوید:

«العقل الدیه»[5] عقل به معنی دیه است بدین سبب كه قاتل باید تحمل پرداخت آن بنماید.

همانطور كه گفته شد به رغم اینكه كلمه عقل در اصل به معنای منع و نهی بوده است ولی كثرت استعمال و استفاده از آن به جای دیه موجب شده است معنای زیر آن جایگزین معنای حقیقی شود به گونه‌ای كه برخی از فقهای عامه آن را بر دیه ترجیح داده و در كتاب‌ها و آثار فقهی خود بابی را به نام «باب‌العقل» اختصاص داده‌اند. به هر حال دیه و عقل از حیث معنای لغوی مترادف هستند. در كتب فقه امامیه در مقابل بابی به نام «باب الدیات» وجود دارد كه در آن به بحث پیرامون این تأسیس اسلامی و موارد تعلق آن در حقوق اسلامی پرداخته شده است. جمع دیه، دیات است و دیه هم مصدر است. عبارتی وجود دارد به این صورت: «ودی القتیل و دیاً» خونبهای كشته را باید داد و دفع نمود. در ق.م.ا دیه مالی تعریف شده است كه به سبب جنایت بر نفس یا عضو به مجنی علیه یا ولی یا اولیای دم او داده می‌شود (م 294). لفظ مال در این ماده بصورت مطلق به كار رفته است؛ لذا تعریف مزبور مانع نیست زیرا مالی كه موضوع دیه است منحصر در 6 نوع است. این اموال تفضیلاً در مادة 297 ق.م.ا آمده است و در هر صورت مقدار آن در شرع اسلام مشخص و معین شده است.

مبحث دوم: معنای اصطلاحی

معنای اصطلاحی كلمات به نحوی با معنای لغوی آنها تناسب دارد و اصولاً فقها و حقوقدانان و دانشمندان هر علمی با توجه به موارد استعمال كلمات در معنای لغوی آنها سعی و كوشش دارند تا یك تعریف و مفهوم صحیح و كامل و كاربردی از این كلمات و واژه‌ها و عناوین ارائه دهند. معنای اصطلاحی دیه نیز در این رهگذر با معنای لغوی آن بسیار نزدیك و متجانس است و برای همین مفاهیمی كه حقوقدانان و فقها از این كلمه ارائه كرده‌اند مشابه یكدیگر است كه ما نیز در این میان كوشش داریم به آنها اشاره داشته باشیم تا خوانندگان عزیز از نظریات آنها در این مورد اطلاع یابند.

گفتار اول: مفهوم فقهی دیه

از آنجایی كه نهادهای حقوقی كیفری اسلام از جمله دیه ریشه در مفهوم فقهی دارند لذا در اینجا برآنیم تا تأسیس دیه را از حیث مفهوم فقهی مورد مطالعه و تحلیل قرار دهیم برای همین ابتدا این نهاد را از دیدگاه قرآن كریم و سپس از دیدگاه فقهای اسلامی مورد مطالعه قرار می دهیم.

1)           قرآن كریم

از آنجایی كه یكی از منابع مهم فقه اسلامی قرآن كریم است كه مورد قبول و پذیرش تمام مذاهب اسلامی است و مبنا و محتوای حقوق اسلامی از این كتاب آسمانی سرچشمه می‌گیرد لذا در مورد موضوع دیه هم باید به این نكته اشاره كرد كه لفظ دیه فقط دو بار در قرآن مجید در آیه 92 سورة نساء آمده است كه خداوند می‌فرماید:

«و ما كان لمومن ان یقتل مؤمنا الا خطا و من قتل مؤمنا خطا فتحریر رقبة مؤمنة و دیه مسلمه الی اهله الا ان یصدقوا فان كان من قوم عدو لكم و هو مؤمن فتحریر رقبة مؤمنة و ان كان من قوم بینكم و بینهم میثاق فدیه مسلمه الی اهله و تحریر رقبة مؤمنة فمن لم یجد فصیام شهرین متابعین توبة من الله و كان الله علیما حكیما». یعنی هیچ مؤمنی را نرسد كه مؤمنی را به قتل رساند مگر آنكه به اشتباه و خطا مرتكب آن شود و در صورتی كه به خطا هم مؤمنی را بكشد باید به كفاره این خطا مؤمنی را آزاد كند و خونبها را به صاحب خون تسلیم كند مگر آنكه دیه را به ورثه قاتل ببخشد و اگر این مقتول با آنكه مؤمن است از قومی است كه با شما دشمن و محاربند در این صورت قاتل دیه (خونبها) ندهد لیكن بر اوست كه بندة مؤمنی را آزاد كند و اگر مقتول از قومی است كه میان شما و آن قوم عهد و پیمان برقرار بوده پس خونبها را به صاحب خون پرداخته و بندة مؤمن به كفاره نیز آزاد كنید و اگر بنده‌ای نیابید باید دو ماه متوالی روزه بدارید. این توبه‌ای است كه از طرف خدا پذیرفته شده است و خداوند به اعمال خلق و جزاء آن آگاه و دانا و به همه امور حكیم است.

به طوری كه از محتوای این آیه استنباط می‌گردد مقدار دیه در قرآن كریم تعیین نشده است بلكه به بیان «دیه مسلمه» اكتفا شده است و دیه قبل از اسلام شناخته شده بود ولی به یك میزان واحدی نبود و مقدار و نسبت آن از یك طرف به نفس و طرز فكر اشخاص خونخواه و از طرف دیگر به مقام و شخصیت مجنی علیه بستگی داشت و بدین صورت مقدار آن كم و زیادی می‌شد. و گذشت خانواده مقتول از دیه امری پسندیده و مورد قبول خدا می‌باشد و جمله انباردار است اینكه لزوم پرداخت دیه مشروط به درخواست خانوادة مقتول نیست.

2)           نظر و آرای فقها

فقها در طول تاریخ اسلام نگاهبان شریعت اسلام بوده و همواره درصدد حل و فصل مشكلات مردم بوده اند. از آنجایی كه دیه یكی از موضوعات كتاب‌های فقهی و اسلامی است می‌بایست هر فقیه تعریف و مفهوم مشخصی از این كلمه را بیان كند و در این رهگذر هرگروه از آنان كه به مذهب معینی تعلق دارند مفهومی از دیه را ارائه كرده‌اند كه ما آنها را در دو بحث مورد بررسی و مطالعه قرار می‌دهیم.

- مفهوم دیه در فقه امامیه

اكثر فقهای امامیه تعریفی برای این دیه ارائه نكرده‌اند و آن را امری بی‌نیاز از تبیین و تعریف دانسته‌اند و شاید این به جهت وضوح معنای لغوی و عدم به كار بردن اصطلاح جدید برای این كلمه بوده است ولی به هر حال عده‌ای از فقهای امامیه كوشش در بیان مفهومی از دیه داشته‌اند. امام‌ خمینی (ره) در تبیین مفهوم دیه می‌فرمایند:

«دیه مالی است كه به سبب جنایت كردن بر نفس یا عضو واجب می‌شود و فرق نمی‌كند كه از طرف شارع میزان آن معین شده باشد یا معین نشده باشد و گاهی دیه فقط بر آنچه كه معین شده است اطلاق می‌گردد و آنچه را معین نشده است ارش یا حكومت نامند.»[6]

صاحب جواهر در تعریف دیه می‌گوید:

«مراد از دیه در اینجا مالی است كه به سبب جنایت كردن بر شخص آزاد اعم از اینكه جنایت بر نفس باشد یا بر عضو بر جانی واجب می‌شود خواه آن مال معین شده باشد و خواه معین نشده باشد. اگر چه گاه دیه به مال معین شده از طرف شارع اطلاق می‌شود و آنچه را كه معین نشده است ارش یا حكومت می‌گویند.»[7]

در حواشی شرح‌لمعه آمده است:

«دیه عبارتست از مالی كه به ولی مقتول داده می‌شود به عوض از نفس كشته شده»[8]

نویسندة مقارنه و تطبیق تحت عنوان «دیه یا مسئولیت مدنی» در حقوق جزای عمومی اسلام می‌گوید:

«مراد از مسئولیت مدنی جریمه نقدی و غرامت مالی است كه قانونگذار اسلام عوض جنایت بر نفس یا جنایت بر یكی از اعضاء در صورتی كه خطا یا شبه‌عمد باشد واجب گردانیده است.»[9]

شهید ثانی در مسالك‌الافهام دیه را اینگونه تعریف می‌كند:

«دیه مالی است كه به سبب جنایتی كه بر انسانی كه آزاد است وارد شده، واجب می‌گردد خواه این جنایت نسبت به جان شخص وارد شده باشد خواه به پایین‌تر از این حد و گاه این لفظ تنها بر مقادیر معین شده از طرف شارع اطلاق شده است و بر سایر موارد لفظ ارش اطلاق می‌شود»[10]

آیت‌الله خویی در اثر خود مبانی تكلمه‌المنهاج دیه را این گونه تعریف كرده است:

«دیه مالی است كه در جنایت بر نفس و اعضاء و یا ایراد جرح  و مانند اینها از طرف شارع مقرر و معین گردیده است.»[11]

آیت‌الله مكارم شیرازی از مراجع معاصر در درس خارج از فقه از دیه این گونه یاد می‌كنند:[12]

«دیه جبران خسارت مالیه است دیه پول خون انسان نیست خون انسان با چیزی برابر نمی‌كند».

یكی دیگر از فقها دیه را این گونه تشریح می‌كنند:[13]

«دیه برای جبران ضررهای بدنی و زیان‌های بدن تعیین شده است و ارش برای ضرر و زیان‌های وارده بر بدن در جایی كه دیه تعیین نشده است در نظر گرفته شده است.»

همانطور كه می‌توان گفت نظرات و تعاریف فقهای امامیه اكثراً دیه را دارای معنی عام دانسته و بطور مطلق شامل مالی كه به سبب جنایت واجب می‌شود می‌دانند خواه مقدار آن از طرف شارع مشخص شده باشد و خواه مشخص نشده باشد. در این میان نظریات امام خمینی (ره) و صاحب جواهر مشابه همدیگر بوده و كامل است. دیدگاه و نظر آیت‌الله مكارم شیرازی كه دیه را جبران خسارت مالیه دانسته است و آن را صرفاً پول خون انسان نمی‌داند، دیدگاهی مترقی و منطبق با تحولات زمان و مكان و مفاهیم حقوق بشر است و در این میان تنها آیت‌الله خویی دیه را مالی مقدر از سوی شارع می‌داند.

- در میان فقهای عامه نیز نظریاتی در باب مفهوم دیه ارائه شده است كه آنها را مورد مطالعه قرار می‌دهیم.

مفهوم دیه در فقه حنبلی

فقهای حنبلی و از جمله آنان منصوربن یونس البهوتی دیه را با عبارت زیر تعریف كرده‌اند:

«دیات جمع دیه می‌باشد و آن در اصل مصدری است كه به مالی كه به مجنی‌علیه و یا اولیای دم او به سبب جنایت پرداخت می‌شود اطلاق می‌گردد.»[14]

به طور كلی می‌توان گفت فقهای این مذهب دیه را طریق جبران آنچه به سبب جنایت تلف شده دانسته‌اند و در اثبات سایر احكام دیه نیز این موضوع را در نظر گرفته و براساس آن به اظهارنظر پرداخته‌اند. ابن قدامه در المغنی در بیان یكی از احكام دیات ذكر می‌كند:

«غرض از اخذ دیه جبران آنچه فوت شده و از دست رفته می‌باشد و چون در جبران شرط نشده كه حتماً‌ از جنس مال كسیكه جبران بر او واجب شده است صورت گیرد پس جبران‌كننده در انتخاب نوع آن آزاد است.»[15]

این فقیه عقیده دارد كه چون كفاره برای پوشاندن گناه جانی تشریع شده است برای همین كسی دیگر نمی‌تواند به جای جانی كفاره را اداء كند ولی در مورد دیه چنین نیست چون فلسفه تشریع دیه جبران خسارت حاصل از جنایت است و این غرض به هر طریق و توسط هر شخص (عاقلة جانی) حاصل شود كفایت می‌كند. شمس‌الدین ابی‌الفرج ابن قدامه در اثر خود الشرح‌الكبیر در مورد دیه می‌گوید:

«دیه همانند بدلی كه در تلف اموال پرداخت می‌شود به منظور جبران آنچه از دست رفته است واجب شده است»[16]

الزبیدی دیگر فقیه حنبلی دیدگاه خود را دربارة دیه اینگونه تشریح می‌كند:

«دیه مالی است كه به سبب جنایت به مجنی‌علیه یا ولی او پرداخت می‌شود.»[17]

بنابراین با توجه به نظریات فقهای این مذهب می‌توان استنباط كرد كه آنها دیه را به ازای تلف حاصل از جنایت یعنی اثر جنایت دانسته و وجود آن را طریقی برای جبران خسارت وارد شده بر مجنی علیه و اولیای او می‌دانند و تعاریفی كه از دیه ارائه می‌دهند تفاوت زیادی با تعریف اكثر فقهای امامیه ندارد.

مفهوم دیه در فقه شافعی

فقهای این مذهب غالباً از یك تعریف پیروی و اطاعت كردند كه برای نمونه می‌توان به تعریف ابویحیی زكریا الانصاری اشاره كرد كه در كتاب خود به نام فتح‌الوهاب ذكر كرده است:

«دیات جمع دیه است و آن عبارت است از مالی كه به سبب جنایت نفس به نفس یا نسبت به پایین‌تر از نفس (جنایت بر اعضاء انسان آزاد) واجب می‌شود.»[18]

این تعریف دقیقاً عین همان تعریفی است كه احمد الشربینی‌الخطیب در كتاب خود به نام «الاقناع فی حل الالفاظ ایی شجاع» از دیه ارائه كرده است.

الشربینی فقیه شافعی عقیده دارد:

«دیه مالی است كه به سبب جنایتی كه به نفس یا اعضای انسان‌های آزاد وارد می‌شود واجب می‌گردد.»[19]

شیخ عمدعبده در مورد فلسفه وجودی دیه عقیده دارد:

«دیه در جهت نرم كردن دلهای اولیای دم و جبران بهره‌ای كه آنها از وجود مقتول می‌ برده اند و اكنون از آن محروم شده‌اند و همچنین بدین جهت كه با اخذ آن رضایت بازماندگان مقتول جلب شده و از بروز كینه و دشمنی میان طرفین جلوگیری شود، واجب گردیده است.»[20]

در كشف‌القناع هم آمده است:

«دیه مالی است كه به سبب جنایتی كه به مجنی علیه یا ولی او پرداخت می‌شود.»[21]

با توجه به نظریات فوق می‌توان گفت كه تعریف و درك فقهی بزرگان مذهب شافعی از دیه مشابه همان تعریفی است كه اكثر فقهای امامیه از دیه تشریح و تبیین كرده‌اند.

مفهوم دیه در فقه حنفی

از میان فقهای این مذهب می‌توان به تعریف محمد بن احمد سرخسی اشاره كرد كه در كتاب المبسوط بیان كرده است:

«لفظ دیه از مصدر اداء مشتق شده است زیرا دیه مالی است كه در مقابل تلف كردن چیزی كه مال شمرده نمی‌شود یعنی نفس اداء می‌شود.»[22]

عبدالله بن محمود الحوصلی از دیه اینگونه تعبیر كرده است:

«دیه یعنی آنچه كه اداء می‌شود و چون قتل موجب می‌شود كه مالی به اولیای دم پرداخت شود این مال را دیه می‌گویند.»[23]

وی عقیده دارد كه تنها به آنچه كه به عنوان بدل از نفس اداء می‌شود دیه گفته می‌شود و به بدل سایر متعلقات دیه گفته نمی‌شود و ادیبان عرب منظورشان از اشتقاق لفظ دیه تخصیص آن به معنای خاصی بوده است و قصد گسترش این لفظ را به سایر معانی نداشته و ندارند.

فقیه دیگری دیدگاه خود را در مورد دیه اینگونه ابراز می‌كند:

«دیه نام مالی است كه عوض نفس یا جان پرداخته می‌شود و ارش نام مالی است كه به سبب جنایت بر اعضاء واجب می‌شود.»[24]

با دقت و تیز بینی در دیدگاه‌های فقهی این مذهب می‌توان به این نكته رسید كه این مذهب با درك از دیه به عنوان بدل نفس و قیاس آن با بدل سایر متلفات نظر خود را نسبت به ماهیت دیه بطور صریح مشخص كرده و فقیهان آن پذیرفته‌اند كه این تأسیس اسلامی در اصل به منظور جبران خسارت اولیای دم و یا مجنی‌علیه تشریع شده است. در واقع می‌توان در موارد متعددی از دیه به عنوان موضوعی كه صرفاً جنبه جبرانی و حقوقی دارد یاد كرده و بر این نكته نیز تصریح نموده‌اند كه دیه در مقابل تلف حاصل شده از جنایت و به عبارت دیگر «اثر جنایت» وضع شده است و نه در مقابل ارتكاب جنایت و به عنوان مجازات آن.

مفهوم دیه در فقه مالكی

فقهای این مذهب مانند سایر مذاهب اسلامی دیه را تعریف نكرده‌اند و فقط برآن نام «عقل» نهاده‌اند بدون آنكه هیچ تعریفی از آن ارائه و بازگو كنند. اینكه آنچه در جنایت بر نفس و به عوض آن داده می‌شود عقل نامیده شده به جهت آن است كه معمولاً  شتران را به عنوان دیه شبانه به پیشگاه خانه اولیای دم مقتول می‌بردند ودر صبح روز بعد اولیای مقتول، شتران را بسته شده در آنجا می‌یافتند و بدین خاطر همانگونه كه قبلاً نیز اشاره شد دیه به نام عقل [25]مرسوم و متداول شده است. صاحب جواهر دربارة عقل به معنی دیه و وجه تسمیه آن می‌گوید:

«دیه را از آن جهت عقل نامیده‌اند كه از بی‌پروایی و جسارت در خونریزی منع و جلوگیری می‌كند زیرا یكی از معانی عقل عبارت است از منع.»

در مذهب مالكی مباحث مربوط به دیات و موارد تعلق آن در كتابی تحت عنوان كتاب‌العقول مطرح شده است.

محمدبن احمد الانصاری القرطبی در اثر خود به نام الجامع‌الاحكام القرآن در تبیین مفهوم دیه می‌نویسد:

«دیه چیزی است كه به عنوان عوض از خون كشته شده به بازماندگان ولی پرداخت می‌شود.»[26]

در مقایسه‌ای كه میان علت تشریع دیه در قتل غیرعمد و قصاص در قتل عمد شده است علت وجوب و ایجاد دیه جبران خسارات ناشی از فعل جانی و علت وجوب قصاص بازداری افراد از ارتكاب قتل دانسته شده است. همچنین بیان این نكته كه فلسفه و علت قرار دادن دیه برعهدة عاقله جانی ارفاق و همكاری و ملایمت با مرتكب فعل خطایی است، این نتیجه‌گیری حاصل شده است كه كسی كه از روی خطا مرتكب قتل می‌شود مرتكب هیچ گناه و فعل حرامی نشده است و برای همین مستحق كیفر و مجازات هم نمی‌باشد.

به این ترتیب می‌توان گفت با توجه به نظرات مذكور در بالا، درك فقهی و برداشت از مفهوم و تأسیس دیه در نزد بزرگان این مذهب همان است كه در كتاب‌های لغت بیان شده است و مفهوم و معنی فقهی دیه تفاوت چندان با مفهوم لغوی آن ندارد. این مذهب دیه را هم شامل دیه نفس و هم دیه عضو می‌داند كه این رویه در مورد سایر مذاهب اسلام جاری و ساری است غیر از مذهب حنفی كه دیه را مالی می‌داند كه به سبب جنایت بر نفس واجب می‌شود و به مالی كه به سبب جنایت بر عضوی از اعضاء واجب می‌شود ارش می‌گوید. فقهای مالكی با این حال با بینشی مشابه با سایر مذاهب اسلام دیه را مطرح كرده‌اند و با قبول آن به عنوان جبران‌كنندة اثر جنایت، مجازات بودن آن را رد كرده‌اند. نهایتاً می‌توان گفت كه برخی از مذاهب تعریف محدودی از دیه را بیان كرده‌اند و بعضی دیگر هم آن را بدل از نفس و اعضاء می‌دانند ولی همة آنها دیه را صرفاً مالی می‌دانند كه به موجب جنایت بر انسان می‌باید پرداخت شود. ولی آنچه كه در تعاریف فقهای امامیه و عامه به آن توجه نشده است این است كه دیه در مورد جنایات غیرعمدی بر نفس یا اعضاء واجب می‌شود و چنانچه در قتل یا ایراد ضرب و جرح عمدی مجنی ‌علیه یا اولیای دم از قصاص صرفنظر كنند و با یكدیگر مصالحه و سازش نمایند آنچه كه در عوض نفس یا جراحات وارده بر اعضاء پرداخت می‌شود حتی اگر میزان آن با دیه مقدر برابر باشد دیه نیست.

گفتار دوم: مفهوم حقوقی

بعد از تصویب ق.م.ا. كه از فقه امامیه گرفته شده است حقوقدانان هم با توجه به تعاریف و نظرات فقها به تعریف و تبیین مفهوم دیه پرداختند و كوشش كردند تا یك مفهوم حقوقی و كاربردی به جامعه عرضه كنند. در ابتداء لازم است نظرات حقوقدانان عرب را كه مبنای كار خود را بر مفهوم فقهی (فقه عامه) قرار داده‌اند بررسی كرده و سپس به نظرات و عقاید حقوقدانان ایران در این حیطه بپردازیم.

قیمت فایل فقط 35,100 تومان

خرید

برچسب ها : بررسی مفهوم دیه (جبران خسارت) در حقوق جزایی جمهوری اسلامی ایران , معنای اصطلاحی دیه , پرداخت دیه در حقوق جزایی

نظرات کاربران در مورد این کالا
تا کنون هیچ نظری درباره این کالا ثبت نگردیده است.
ارسال نظر